ولایتمداران عاشورایی ولایتمداری با شعور عاشورایی راهی به سوی خدا...
|
چند وقت پیش یکی از بیت المال سه هزار میلیارد ناقابل برداشت و رفت و دیگه هم برنگشت...! اون یکی دوازده هزارمیلیارد تومن گرفت و رفت و دیگه هم بر نگشت...! الآنم که حقوق های چند میلیاردی رو گرفتند و رفتند و آخرشم هیچی...! و هیچ کدومشون برنگشتند.......... اما سی سال پیش پشت میدون مین....چند نفر میخواستند با جونشون معبر باز کنند...یکی شون چند قدم که رفت برگشت!!!اولش همه فکر کردند ترسیده! پوتین هاشو درآورد؛داد و گفت:تازه از تدارکات گرفتم،حیفه،مال بیت الماله...!!!بعد با پای برهنه رفت و اتفاقا... اونم دیگه برنگشت.......... موضوعات مرتبط: شهدا [ شنبه 6 شهريور 1395
] [ 23:58 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ (شهردار سنگر) بسیاری از مواقع مسئولان شهر به دیدار بچه های جبهه می آمدند و به ما پشت گرمی می دادند،این بار مهمان ما شهردار شهر بود،برای همین پس از دیدار با نیروهایی که در حال آموزش غواصی و عملیات آبی خاکی برای عملیات بدر بودند،نماز را درجبهه خواندیم و به طرف سنگر فرماندهی رفتیم.هر روزی که مهان داشتیم سنگر فرماندهی شلوغ تر میشد.وارد سنگر که شدیم یکی از دوستان از قبل سفره را آماده کرده بود.ما بعد آموزش خیلی خسته بودیم و با نام خدا مشغول غذا خوردن شدیم؛بعد آن هرکی سیر میشد با گفتن "الحمدلله"از سفره فاصله می گرفت.طولی نکشید که سفره ماند وظرف های خالی...بچه ها گرم صحبت بودند که ناگهان سید جمشید گفت:آقای شهردار زخمت کشیده و سفره را جمع نماید.با گفتن این جمله همه ساکت شدند...شهردار تکانی خورد و به طرف سفره آمد و در حالی که زیر چشمی بقیه را نگاه میکرد،آستین ها را بالا زد، شاید منتظر بود کسی برای تعارف نگذارد او سفره را جمع کند.اما انتظارش بیهوده بود و با تبسمی رنگ پریده مشغول کار شد.با دیدن این صحنه من و دیگر بچه هایی که از موضوع اطلاع داشتیم به زور جلوی خنده مان را گرفتیم!یه دفعه سید جمشید گفت:آقای شهردار مگر تنها نام شما شهردار است؟؟؟اینجا ما هم شهردار داریم،زیرا هر روز نوبتی یک یا دو نفر از بچه های سنگر کار سفره و غذا و آب و نظافت رو انجام می دهند... سید جمیدصفویان،فرمانده گردان بلال لشکر7 ولی عصر(عج) به درجه رفیع شهادت رسید. برگرفته از کتاب"لبخند های ماندگار"نوشته ی غلامرضا کاج موضوعات مرتبط: [ شنبه 6 شهريور 1395
] [ 14:46 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ شهدا عارفانی اند که زمین با این فراخی برایشان تنگ بود،و خدا نیز دلتنگشان شده بود... موضوعات مرتبط: عکس نوشتهجملات زیبای شهدا [ چهار شنبه 3 شهريور 1395
] [ 21:57 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ چهار شنبه 3 شهريور 1395
] [ 21:54 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ چهار شنبه 3 شهريور 1395
] [ 21:46 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ چهار شنبه 3 شهريور 1395
] [ 21:43 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ چهار شنبه 3 شهريور 1395
] [ 21:36 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ موضوعات مرتبط: خدا... [ سه شنبه 2 شهريور 1395
] [ 19:23 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ سه شنبه 2 شهريور 1395
] [ 19:16 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ موضوعات مرتبط: خدا... [ سه شنبه 2 شهريور 1395
] [ 19:6 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ سه شنبه 2 شهريور 1395
] [ 19:4 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ سه شنبه 2 شهريور 1395
] [ 19:3 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ سه شنبه 2 شهريور 1395
] [ 18:35 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ پنج شنبه 28 مرداد 1395
] [ 22:49 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ پنج شنبه 28 مرداد 1395
] [ 22:46 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ پنج شنبه 28 مرداد 1395
] [ 21:42 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ ای سلطان ایران...!همه جوابم کرده اند،ضمانتم را میکنی؟؟؟؟؟ [ شنبه 23 مرداد 1395
] [ 22:32 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ موضوعات مرتبط: جملات زیبای شهدا [ شنبه 23 مرداد 1395
] [ 12:49 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 12:42 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 12:17 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 12:9 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 12:4 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ قطاری سوی خدا میرفت.... به بهشت که رسید همه پیاده شدند...! انگار حواسشان نبود مقصود خداست نه بهشت...
موضوعات مرتبط: عکس نوشته [ جمعه 22 مرداد 1390
] [ 12:48 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |