ولایتمداران عاشورایی
ولایتمداری با شعور عاشورایی راهی به سوی خدا...

آیا حضرت زهرا(س) از روبنده استفاده می کردند؟
در صدر اسلام یکی از پوشش های مرسوم، پوششی به نام «قِناع» بوده که صورت را می پوشانده است و با توجّه به آنچه در برخی از روایات اسلامی و گزارشات تاریخی آمده است، حضرت فاطمه(س) نیز در مقابل نامحرمان از این پوشش استفاده می کرده اند. در کتب لغت از قناع «ما یُستَرُ به الوجهُ»(۱) یعنی آنچه که صورت با آن پوشیده می شود، تعبیر شده است. به فرموده امام باقر(ع)، جابر بن عبداللّه انصارى گفت: رسول خدا(ص)، به قصد دیدار با فاطمه بیرون شد در حالى كه من همراه آن حضرت بودم؛ چون به در خانه بانو رسیدیم، پیامبر، دست خود را بر درب نهاده فشار داد، سپس فرمود: السلام علیكم! فاطمه پاسخ داد: و علیك السلام اى رسول خدا! پیامبر(ص) فرمود: داخل شوم؟ حضرت فاطمه(س) فرمود: داخل شو اى پیامبر خدا! رسول خدا(ص) گفت: با شخص همراهم وارد شوم؟ حضرت زهرا(س) فرمود: «لیس علىّ قناع» پوششى ندارم ... .(۲)

از تعبیر حضرت زهرا(س) روشن می شود که ایشان معمولا از پوشش «قناع» در مقابل نامحرمان استفاده می کرده است.در برخی گزارشات تاریخی هم به استفاده آن حضرت از برقع اشاره شده است.«بُرقُع» و «بُرقَع»؛ یعنی آن چیزی که زن با آن صورت خود را می پوشاند.(۳)
در بخشی از روایت حادثه فدک آمده است که فاطمه(س) برای بیرون رفتن از منزل برقع (روپوش صورت) پوشیدند: «فَتَجَلْبَبَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ تَبَرْقَعَتْ بِبُرْقِعِهَا»؛(۴) فاطمه(س) جلباب (نوعی چادر) به سر نمود و روبند انداخت.‏
پی نوشتها:
(1). معجم الوسیط، واژه قناع.
(2). الكافی ج ،۵ ص ۵۲۸، كتاب النكاح
(3). المصباح المنیر، ج ۲، ص ۴۵.
(4). شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏۱، ص ۱۶۳، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول،1385

[ شنبه 28 اسفند 1395 ] [ 21:8 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ] [ ]
قرآن کریم:
إنّا أعطَيناكَ الكَوثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَر
همانا ما كوثر را به تو عطا كرديم پس براي پروردگارت نماز بخوان و قرباني كن
كوثر ، آيه ۲ - ۱
ولادت حضرت فاطمه (س)،
روز زن و ولادت امام خمینی(ره) بر همگان مبارک...
[ شنبه 28 اسفند 1395 ] [ 21:0 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ] [ ]

یامهدی(عج)

دلم هوای تو کرده است با تمام وجود
تودرکدام دیاری توبا کدام بهار؟
تودر کجای زمینی چه دیر شد دیدار
نشان کوی تو پرسیم از کدامین یار؟

[ جمعه 13 اسفند 1395 ] [ 15:23 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ] [ ]

آیا مکتب اهل تشیع بر این باور است که حضرت فاطمۀ زهرا (س) از خیلی مردها برتر بود؟
هر چند که پیامبران و امامان، به دلایلی، از میان مردان انتخاب شده اند، اما معنای چنین انتخابی آن نیست که بانوان، امکان پیشرفت معنوی و رسیدن به درجات عالی قرب خداوند را ندارند. در همین راستا، خداوند در قرآن کریم، بانوانی؛ چون مریم و آسیه را از میان نسل های گذشته، به عنوان اسوه ای برای بشریت معرفی نموده است.(1) بدیهی است که مقام و منزلت آنان از بسیاری مردان و حتی مردان مؤمن، برتر و والاتر است. مسلمانان به ویژه، شیعیان معتقدند که بانوان دیگری نیز وجود دارند که مقام معنوی آنان به مراتب بیشتر از عموم مردان و زنان با ایمان است.
ام المؤمنین خدیجه، همسر پیامبر (ص) و دخترشان فاطمه (س)، برترین بانوی جهان آفرینش، بهترین نمونه از بانوانی هستند که تمام افراد با ایمان باید از آنها سرمشق گرفته و رفتارشان را الگوی خویش قرار دهند.

شیعیان، فاطمه (س) را شخصیتی می دانند که در ردیف پیامبران و اولیای الهی جای دارد. در این زمینه، امام صادق (ع) بیان می فرمایند که اگر خداوند، امیرالمؤمنین علی (ع) را خلق نمی کرد، هیچ مردی هم طراز فاطمه (س) نبود(2) و این نشانگر برتری ایشان بر تمام صحابه پیامبر (ص) از دیدگاه شیعه می باشد.
البته، کتاب های معتبر اهل سنت نیز آکنده از بیان فضائل آن بانوی بزرگوار است؛ نظیر این که ایشان پارۀ تن پیامبر (ص) بوده و آزارشان چون آزار پیامبر است، (3) و ایشان، سرور بانوان بهشت هستند.(4)
بر این اساس، عجیب نیست که مسلمانان معتقد باشند که فاطمه (س)، برتر از مردان بسیاری باشد.

(1) تحریم، 12- 11.
(2) کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 461، ح 10، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ه ش.
(3) صحیح بخاری، ج 4، ص 210، دار الفکر، بیروت، 1401 ه ق.
(4) همان، ص 209.

Related image

[ جمعه 13 اسفند 1395 ] [ 15:18 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ] [ ]

آيا طلحه و زبير در تشييع جنازه و نماز و كفن و دفن حضرت زهرا شركت داشتند؟
علامه مجلسى از امام صادق روایت کرده است: شاهدان دفن حضرت فاطمه سلمان فارسى، مقداد بن اسود، ابو ذر غفارى، عبد اللَّه بن مسعود، عبّاس بن عبد المطّلب و زبير بن عوام بودند. (1)
با شنيدن خبر شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها مردم جمع شده بودند و گريه مى‏كردند و انتظار بيرون آمدن جنازه را مى‏كشيدند، پس ابوذر بيرون آمد و گفت: بيرون آوردن جنازه به تأخير افتاد، پس مردم متفرّق شدند و برگشتند چون پاسى از شب گذشت و ديده‏ها به خواب رفت جنازه را بيرون آوردند. حضرت امير المؤمنين و حسن و حسين عليهم السّلام و عمّار و مقداد و عقيل و زبير و ابوذر و سلمان و بُرَيْده و گروهى از بنى هاشم، و خواصّ آن حضرت بر حضرت فاطمه عليها السّلام نماز كردند، و در همان شب او را دفن كردند.(2) اسماء مي گويد: فاطمه عليها السّلام وصيت كردند كه مرا جز علي و شما ديگرى نبايد غسل دهد، در اثر اين وصيت من و علي او را غسل داديم، و در نماز او: علي، حسنين، عمار، مقداد، عقيل، زبير، ابو ذر، سلمان، بريده، و گروهى از بنى هاشم شركت داشتند و او را در دل شب طبق وصيتش دفن كردند.(3)
لازم به ذكر است كه علي رغم جستجوي گسترده در ميان منابع كهن به سندي كه دلالت بر حضور زبير داشته باشد بر نخورديم و اين مطلب تنها در ميان كتب نويسندگان معاصر ديده مي شود.
(1) زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ، مترجم محمد روحانى على‏آبادى، تهران، انتشارات مهام، 1379ش:
(2) حاج شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، ج1، ص339
(3)عزير الله عطاردي: زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام، ذيل عنوان: وفات و محل دفن حضرت زهراء ..... ص : 226
Image result for ‫فاطمیه‬‎

[ جمعه 13 اسفند 1395 ] [ 15:15 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ] [ ]

آیا ماجرای سیلی زدن به حضرت زهرا(سلام الله علیها) در منابع آمده است؟
پاسخ:
مطلب سيلي خوردن حضرت زهراء ـ سلام الله عليها ـ را منابع متعدد سنّي و شيعه نقل كرده‎اند كه از آن جمله طبري در «دلائل الامامه» مي‎گويد: عمر در ضمن نامه‎اي براي معاويه پس از نقل قضيه سقيفه بني ساعده و بيعت گرفتن براي ابوبكر، چگونگي برخورد با فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را چنين بيان مي‎كند:
«... به فاطمه ـ سلام الله عليها ـ كه پشت در بود گفتم: اگر علي (ع) از خانه براي بيعت بيرون نيايد، هيزم فراواني به اينجا بياورم و آتشي برافروزم و خانه و اهلش را در آن بسوزانم يا علي (ع) را براي بيعت به سوي مسجد مي‎كشانم، آنگاه به خالد بن وليد گفتم: تو و مردان ديگر هيزم بياوريد، و به فاطمه ـ سلام الله عليها ـ گفتم خانه را به آتش مي‎كشم.

همان دم دستش را از در بيرون آورد تا مرا از ورود به خانه باز دارد، من او را دور نموده و با شدّت در را فشار دادم و با تازيانه بر دستهاي او زدم تا در را رها كند، از شدّت درد تازيانه ناله كرد و گريست، نالة او بقدري جانكاه و جگر سوز بود كه نزديك بود، دلم نرم شود و از آنجا منصرف گردم، ولي به ياد كينه‎هاي علي (ع) و حرص او بر كشتن قريشيان افتادم. با پاي خودم لگد بر در زدم ولي او هم چنان در را محكم نگه داشته بود كه باز نشود. وقتي كه لگد بر در زدم، صداي نالة فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را شنيدم و اين ناله طوري بود كه گمان كردم مدينه را زير و رو كرد. در آن حال فاطمه ـ سلام الله عليها ـ مي‎گفت: «يا ابتاه! يارسول الله! هكذا يُفعل بحيبتك وا بنتك، آه! يا فضَّةُ اليكِ فخذيني فقدوا... قُتِلَ ما في احشائي من حملٍ» اي پدر جان! اي رسول خدا! بنگر كه اين گونه با حبيبه و دختر تو رفتار مي‎شود، آه! اي فضّه بيا و مرا در ياب، كه سوگند به خدا، فرزندم كه در رحم من بود، كشته شد. در عين حال در را فشار دادم، در باز شد. وقتي وارد خانه شدم؛ فاطمه ـ سلام الله عليها ـ با همان حال روبروي من ايستاد، ولي شدت خشم من، مرا به گونه اي كرده بود كه گوئي پرده‎اي در برابر چشمم افتاده است، چنان سيلي روي روپوش، به صورت او زدم كه به زمين افتاد...»[1]

و خصيبي در «الهداية الكبري» و بحراني در «العوالم» و همچنين بسياري ديگر با ذكر سند به نقل از امام صادق (ع) نوشته‎اند:
عمر با لگد بر در خانه كوبيد، تا اين كه در به پهلوي فاطمه ـ سلام الله عليها ـ اصابت كرد، در حالي كه، او به جنيني شش ماهه به نام محسن حامله بود و آن جنين سِقط گرديد.
آن گاه عمر، قنفذ و خالد بن وليد هجوم آوردند، عمر بر صورت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ سيلي زد به طوري كه گوشواره‎اش در زير مقنعه قطع گرديد و صدايش به ناله برخواست و گفت: وا! ابتاه، وا رسول الله!! ابنتكِ فاطمة تكذّب و تضرب و يقتل جنين في بطنها.
«و اي پدر! واي رسول الله!! به دخترت نسبت دروغ مي‎دهند، او را مي‎زنند و فرزندش را مي‎كشند.»
اميرالمؤمنين در اين هنگام فضّه را طلبيد و گفت: بانويت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را كمك كن آن گونه كه زنان حامله را در زايمان كمك مي‎كنند. پس همانا از اثر لگد و ضرب در، درد زايمان او را فرا گرفت و محسنش سقط گرديد.
راوي مي‎گويد: امام صادق (ع) آن چنان مي‎گريست و مي‎گفت كه محاسنش از اشك تر شد.[2]

شيخ صدوق در كتاب «الامالي» در حديثي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ با ذكر سلسله سند به نقل از امير المؤمنين (ع) آورده است كه:
به همراه فاطمه، حسن و حسين ـ عليهم السّلام ـ نزد پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بوديم. ناگهان رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ به ما نگاهي كرد و گريست! گفتم: چه شده يا رسول الله؟! فرمود: «أبكي من ضربتك علي قرن، و لطم فاطمة ـ سلام الله عليها ـ خدّها.» از ياد ضربت شمشير بر پيشاني تو و سيلي دشمن بر صورت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ گريستم.
حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ دربارة اين جريان مي‎فرمايد:
بر در سرايم هيزم انبوهي فراهم ساخته، اخگر آوردند تا ما را بسوزانند و در خانه را، به آتش كشند. من در وراي در قرار گرفتم و آنان را به خدا و پدرم سوگند دادم، كه دست از ما بكشند و عوض آن به ياري ما برخيزند. عمر تازيانه را از دست قنفذ، غلام ابوبكر گرفت و بر بازويم فرود آورد، كه اثر آن بسان دملي متورّم گرديد.
آن گاه در را با پاي خود شكست و آن را به روي من انداخت. من كه حامله بودم به رو نقش بر زمين گشتم. آتش زبانه كشيد و رخسارم به زمين ساييده شد. او به چهره‎ام تپانچه زده، آن گونه كه گوشواره از گوشم بيافتاد. در اين هنگام درد زايمان مرا فرا گرفت و محسنم را بي‎هيچ گناهي سقط نمودم.[3]

نکته ای که توجه بدان لازم است این است که:
علت اختلاف يا ناقص بودن قضايا و جريانات تاريخي در كلام اهل سنت و كتب آن‎ها، سيره و روش علماء آنان در برخورد با اين گونه جريانات است و به اين سيره و روش بعضي از بزرگان اهل سنت اشاره و تصريح كرده‎اند كه از آن جمله در اعتراض به ابن قتيبه كه يكي از بزرگان و سرشناسان اهل سنت است كه در كتب خود تا حدّي به اين جريانات اشاره كرده است و بدين جهت مورد اعتراض قرار گرفته و او را تخطئه كرده‎اند.
«ابن عربي» در كتاب «العواصم من القواصم» اظهار مي‎دارد: من أشدّ شيئي علي الناس، جاهل عاقل أو مبتدع محتال. فأمّا الجاهل فهو ابن قتيبه، فلم يبق و لم يذر للصحابة رسماً في كتاب «الامامة و السياسية» إن صحّ جميع مافيه.[4]
«از جمله سرسخت ترين و ناگوارترين امور در جامعه، يكي انديشمند ناآگاه و ديگري بدعت‎گزار حيله‎گر است. امّا انديشمند ناآگاه همچون ابن قتيبه است كه در كتاب «الامامه و السياسة» رسم (پرده‎پوشي) را در مورد صحابه رعايت نكرده است اگر چه همه آنچه را كه نقل كرده است، صحيح مي‎باشد.
و «ابن هجر هيثمي» در كتابش اظهار مي‎دارد: «... مع تأليف صدرت من بعض المحدثين كابن قتيبه مع جلالته القاضية بأنه كان ينبغي له أن لا يذكر تلك الظواهر، فان أبي إلّا أن يذكرها، فليبين جريانها علي قواعد اهل السنة...»[5]
«نظر به كتابهايي كه بعضي از محدثان والا مقام همانند ابن قتيبه (در حوادث صدر اسلام) نوشته‎اند، شايسته اين بود كه وي از ذكر جزئيات حوادث، اجتناب مي‎نمود و چنانچه ناچار از نقل آن‎ها بود، مي‎بايست جريان اين حوادث را مطابق قواعد اهل سنت تعديل و تبيين مي‎نمود».
برای اطلاع بیش تر به کتاب رنج های حضرت زهرا، سید جعفر مرتضی و کتاب یورش به خانه وحی و نیز کتاب الدلیل الغراء علی شهاده الزهراء، نوشته آیه الله سبحانی مراجعه نمایید.
پی نوشتها:
[1] . طبري، دلائل الامامه، ج 2، مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ قديم، ج 2، ص 222، قمي، عباس، بيت الأحزان، ص 96 و 97.
[2] . خصيبي، الهداية الكبري، ص 408، بحراني، العوالم، ج 11، ص 442.
[3] . محلاتي، ذبيح الله، رياحين الشريعه، ج 1، ص 271.
[4] . ابن عربي، العواصم من القواصم، ص 248.
[5] . ابن حجر هيثمي، تطهير الجنان و اللسان، ص 72.


موضوعات مرتبط: عاشورایی
[ جمعه 13 اسفند 1395 ] [ 15:11 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به وب سایت عاشقان مهدی(عج) خوش آمدید... آرزومونه که بشیم کشته ی راه تو/ آبرومونه که بشیم مثل عباس تو/ ولایت مداران عاشورایی....به پایت....برایت....هستم فدایی...
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ولایتمداران عاشورایی و آدرس http://www.vlaytmdaran.loxblog.comلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

تبادل لینک فقط با همسنگران و هم پیمانان که راه به سوی خدا دارند صورت میگیرد.






لینک های مفید
لینک های مفید
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 57
بازدید کل : 8783
تعداد مطالب : 210
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

حدیث موضوعی وصیت شهدا

ساعت فلش مذهبی مهدویت امام زمان (عج) آیه قرآن تاریخ روز
زیارت عاشورا
دعای فرج
دعای عظم البلا آیه قرآن تصادفی مهدویت امام زمان (عج) مهدویت امام زمان (عج) مهدویت امام زمان (عج) مهدویت امام زمان (عج) مهدویت امام زمان (عج) ذکر روزهای هفته مهدویت امام زمان (عج)