ولایتمداران عاشورایی ولایتمداری با شعور عاشورایی راهی به سوی خدا...
|
آیا ماجرای سیلی زدن به حضرت زهرا(سلام الله علیها) در منابع آمده است؟ همان دم دستش را از در بيرون آورد تا مرا از ورود به خانه باز دارد، من او را دور نموده و با شدّت در را فشار دادم و با تازيانه بر دستهاي او زدم تا در را رها كند، از شدّت درد تازيانه ناله كرد و گريست، نالة او بقدري جانكاه و جگر سوز بود كه نزديك بود، دلم نرم شود و از آنجا منصرف گردم، ولي به ياد كينههاي علي (ع) و حرص او بر كشتن قريشيان افتادم. با پاي خودم لگد بر در زدم ولي او هم چنان در را محكم نگه داشته بود كه باز نشود. وقتي كه لگد بر در زدم، صداي نالة فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را شنيدم و اين ناله طوري بود كه گمان كردم مدينه را زير و رو كرد. در آن حال فاطمه ـ سلام الله عليها ـ ميگفت: «يا ابتاه! يارسول الله! هكذا يُفعل بحيبتك وا بنتك، آه! يا فضَّةُ اليكِ فخذيني فقدوا... قُتِلَ ما في احشائي من حملٍ» اي پدر جان! اي رسول خدا! بنگر كه اين گونه با حبيبه و دختر تو رفتار ميشود، آه! اي فضّه بيا و مرا در ياب، كه سوگند به خدا، فرزندم كه در رحم من بود، كشته شد. در عين حال در را فشار دادم، در باز شد. وقتي وارد خانه شدم؛ فاطمه ـ سلام الله عليها ـ با همان حال روبروي من ايستاد، ولي شدت خشم من، مرا به گونه اي كرده بود كه گوئي پردهاي در برابر چشمم افتاده است، چنان سيلي روي روپوش، به صورت او زدم كه به زمين افتاد...»[1] و خصيبي در «الهداية الكبري» و بحراني در «العوالم» و همچنين بسياري ديگر با ذكر سند به نقل از امام صادق (ع) نوشتهاند: شيخ صدوق در كتاب «الامالي» در حديثي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ با ذكر سلسله سند به نقل از امير المؤمنين (ع) آورده است كه: نکته ای که توجه بدان لازم است این است که: موضوعات مرتبط: عاشورایی [ جمعه 13 اسفند 1395
] [ 15:11 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ در میان عموم مردم و به ویژه، حاجیان محترم این گونه شایع است که امام حسن عسکری (ع) به حج مشرف نشده اند و در همین راستا، برخی از حجاج به نیابت از ایشان حج را به جا می آورند، آیا صحیح است؟ چنین استنباطی نمی تواند کاملا صحیح باشد؛ زیرا: موضوعات مرتبط: عاشورایی [ جمعه 17 دی 1395
] [ 19:37 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ آمدی تا شب های بی ستاره را در ماه غرق کنی و دست های تنها مانده را بگیری و تا خدا بالا بکشی... ولادت یازدهمین اختر تابناک امامت و ولایت امام حسن عسکری برهمه دوستداران اهل بیت مبارک...
موضوعات مرتبط: عاشورایی [ جمعه 17 دی 1395
] [ 19:32 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ شنبه 29 آبان 1395
] [ 20:17 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ اربعین یعنی چهل منزل عزا موضوعات مرتبط: عاشورایی [ شنبه 29 آبان 1395
] [ 20:14 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ شنبه 29 آبان 1395
] [ 20:9 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ رسیدن اربعین حسینی بر همه شیعیان و دوستداران اهل بیت پیامبر(ص) تسلیت باد...................... (هیئت ولایتمداران عاشورایی) موضوعات مرتبط: عاشورایی [ شنبه 29 آبان 1395
] [ 20:7 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ ائمه معصومين (علیهم السلام) چه تدابيري براي زنده نگه داشتن ياد و نام امام حسين (ع) و عاشورا بكار مي بردند؟ موضوعات مرتبط: عاشورایی [ شنبه 29 آبان 1395
] [ 3:23 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ چرا فقط برای امام حسین(ع) اربعین می گیریم؟
اما اربعین از چند جهت می تواند اهمیت داشته باشد از جمله: موضوعات مرتبط: عاشورایی [ شنبه 29 آبان 1395
] [ 3:15 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ عبرتهای عاشورایی چیست؟ - شهامت، شجاعت، ایثار، آزادگی، نترسیدن از قدرتهای ظاهری. مرگ آری ننگ هرگز «اَلمَوتُ اَولی مِن رُکُوبِ العارِ و العارُ اَولی مِن دُخُولِ النّار؛[۳] مرگ، بهتر از ننگ و ننگ بهتر از آتش دوزخ است.» مرگ سرخ بهتر از زندگی ننگین است. و نباید زیر بار ظلم رفت. 9- امكان اصلاح و بازگشت در همه حال (توبه حر). 14- هماهنگی نیروها. موضوعات مرتبط: عاشورایی [ پنج شنبه 29 مهر 1395
] [ 1:45 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ امام حسین(ع) در روز عاشورا نمازشان را به چه صورتی اقامه کردند؟ مقصود از نماز خوف این است که در حال جنگ نیمی از رزمندگان یا بخشی از آنان رکعت اول امام جماعت را با جماعت و رکعت دوم را فوراً فرادی تمام می کنند و بجای سایر رزمندگان بر می گردند و بقیه به رکعت دوم امام جماعت می رسند و رکعت دومشان را فوراً فرادی به انجام می رسانند و بجای خود بر می گردند،و به نظر می رسد رکوع و سجودشان نیز با ایماء و اشاره می باشد نه کامل.(۳) موضوعات مرتبط: عاشورایی [ یک شنبه 25 مهر 1395
] [ 19:40 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ درسی از محرم... درباره قاسم بن الحسن مطالبی بیان فرمائید، آیا او در کربلا تازه داماد بود؟ حضرت قاسم(ع) روز عاشورا در كربلا به شهادت رسيد. شيخ عباس قمى مى گويد: قصه ى دامادى حضرت قاسم در كربلا، صحت ندارد و حضرت قاسم به اتفاق همه، بدون نسل است. ايشان اضافه مى كند: امام حسين (ع)سكينه را به عبدالله تزويج كرده بود كه پيش از انجام عروسى در كربلا شهيد شد، دخترش فاطمه را به حسن مثنى داده بود... پس قاسم با كدام دختر امام حسين (ع) ازدواج كرده است؟ بنابراين دامادى قاسم (ع) را رمان نويسها ساخته اند تا دل مردم بيشتر منقلب گردد و يا خواسته اند در ماجراى كربلا داستان عشقى هم گنجانده باشند. موضوعات مرتبط: عاشورایی [ شنبه 17 مهر 1395
] [ 19:6 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ رفاقت به تعداد نیست..... به معرفت است.... یوسف 11 برادر داشت و.... حسین یه عباس..... موضوعات مرتبط: عاشورایی [ شنبه 17 مهر 1395
] [ 17:39 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ [ چهار شنبه 14 مهر 1395
] [ 19:12 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ نوع عزاداری هایی که در محرم انجام می دهیم، از کجا ریشه گرفته است و در گذشته عزاداری ها چگونه بوده است؟ موضوعات مرتبط: عاشورایی [ سه شنبه 13 مهر 1395
] [ 20:41 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین یقین که آتش دوزخ حرام گردیده برای بخشش کوه گناه یک راه است کبوتر دل عشاق هر شب جمعه خدا کند که شبی زائر حرم گردیم به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید موضوعات مرتبط: عاشورایی [ دو شنبه 12 مهر 1395
] [ 18:8 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ در 2 روز اول محرم چه اتفاقی افتاد؟؟؟ امام حسین علیهالسلام در روز اول محرم با سپاه حر دیدار کرد و حر و سپاه او توسط امام از آب سیراب شدند. نقل شده که ظاهرا در اول محرم بوده که کاروان حسینی در حرکت بودند و امام علیهالسلام در صبحگاه دستور دادند که ظروف و مشکها را پر از آب کنید، حرکت کردند، ناگهان یکی از یاران امام با صدای بلند تکبیر گفت، و گفت از دور نخلستانی پیداست. امام فرمود چه میبینید؟ عدهای گفتند نخلستان نیست گوشهای اسب از دور چنان مینماید که نخل است. آنها نزدیک شدند تعداد هزار سواره نظام به فرماندهی حر، مأمور از طرف عبیدالله بن زیاد لعنة الله علیه. امام به یارانش فرمود: از آنها پذیرایی و آنها را که تشنهاند سیراب کنید. [1] تا روز دوم، حر، اصرار داشت حضرت را همراه کاروان به سوی کوفه ببرد، بین امام و حر گفتوگوهایی صورت میگرفت و امام علیهالسلام وقت نمازها، نماز را اقامه میکرد و سپاه حر نیز با حضرت و به اقتدا به امام، نماز جماعت میخواندند. بدین ترتیب امام پس از نماز ظهر و عصر بر آنها موعظه و اتمام حجت مینمود. حر نیز به خواسته و مأموریت خود پافشاری میکرد اما امام علیهالسلام از قبول درخواست او امتناع میکرد. حر به امام عرض کرد که در این واقعه اگر بر مخالفت اصرار و پافشاری کنی، تو و همراهانت کشته میشوید. حضرت در این حال به شعر یکی از صحابه استناد فرمود و گفت تو مرا از مرگ میترسانی مرگ بر جوانمرد عار نیست، وقتی آرزوی حق و قصد دفاع از حق را داشته باشد و جهاد کند... وقتی حر این اشعار را از امام شنید به کناری رفت و با سپاه خود حرکت کرد امام نیز با قافله خود در حرکت بودند تا به منزلگاه بیضه رسیدند. امام برای اتمام حجت خطبهای خواند و اهداف خویش را آشکار نمود و با استناد به سخنان پیامبر اکرم(ص) فرمود که هر کس سلطان ستمگری را بنگرد که حرام خدا را حلال میکند و عهد شکن است، بر مسلمانان است که در مقابل او اعتراض کند. [2] در مسیری که امام از مکه حرکت کرد روز هشتم ذی حجه تا رسیدن به کربلا با افراد و کاروانهای مختلفی دیدار و ملاقات داشت. از جمله این دیداردها دیدار با عبدالرحمن حر بود که امام از او خواست به کاروان کربلا بپیوندند او امتناع کرد و اسب خود را به امام پیشکش نمود. حضرت امتناع از قبول کرد. در آخر شب جوانان را دستور داد تا مشکها را پر از آب کنند، سپس دستور داد از منزل قصر بنی مقاتل حرکت کنند حرکت کردند، حضرت بر پشت اسب خود چرتی زد، و بیدار شد و فرمود «انا لله و انا الیه راجعون» دوبار کلمه استرجاع بر زبان آورد، در این حال فرزندش علی اکبر به پیش او آمد و علت را پرسید. حضرت فرمود: فرزندم در عالم رویا دیدم که سوارهای ندا داد مرگ بر دیدار اهل کاروان میآید، و اهل کاروان به سوی مرگ در شتابند. علی سئوال کرد: ای پدر آیا ما بر حق نیستیم، فرمود: فرزندم ما بر حقیم و بازگشت بندگان به سوی خداوند است، اکبر عرضه داشت: پس ای پدر مهربانم چه باکی از مرگ داریم امام از کلام علی خوشحال شد و دعایش کرد. [3] وقتی صبح شد کاروان حسین نماز صبح را خواندند و حرکت کردند. یاران حر، به سوی آنان آمده تا کاروان را به سوی کوفه بکشند، آنها امتناع کردند و زهیر گفت مولای من با همین سپاه کم، نبرد کنیم که شکست آنها برای ما سهل است. امام فرمود: من هرگز آغازگر جنگ نخواهم بود. در این روز پیکی از کوفه آمد و کاروان حسینی؛ با اصرار حر به سوی نینوا در حرکت بودند به شهر و یا آبادی غاضریه رسیدند. پیک از سوی عبیدالله برای حر پیامی آورد، که حسین را یا وادار به بیعت کن یا در سرزمین بدون آب و علف و بدون قلعه و پناهگاه فرود آور و منتظر دستور بعدی باشد. حر امام را از مضمون نامه آگاه کرد. امام فرمود ای حر ما را رها کن در این قریه اقامت کنیم، حر پاسخ داد این مرد جاسوس و پیک عبیدالله است که کارهای مرا زیر نظر دارد، من از خواسته تو معذورم. امام و یارانشان، حرکت کردند و به دشتی بـی آب و علف رسیدند. اسب امام ایستاد، امام فرمود نام این زمین چیست، زهیر گفت: نامهای مختلف دارد، یکی از نام هایش عقر و نام دیگرش کربلا است. امام فرمود: اینجا قافله را نگه دارید و خیمهها را بپادارید این جا نامی است آشنا، وقتی با پدرم به سوی صفین میرفتیم اینجا استراحت کرد و از خواب بیدار شد و گفت در خواب دیدم این دشت پر از خون است و حسین در آن خون غوطهور است. شیخ عباس قمی از کتاب ملهوف نقل کرده در روز دوم سال 61 حضرت امام حسین علیهالسلام به زمین کربلا ورود فرمود و چون به آن زمین رسید، پرسید که این زمین چه نام دارد؟ گفتند: کربلا مىنامندش. چون نام کربلا شنید گفت: «اللهُمَّ إنّی أعوذُبِک مِن الکَربِ وَالبَلاء». پس فرمود: این موضع کرب و بلا و محل مِحنت و عنا است، فرود آیید که این جا منزل و محل خیام ما است. این زمین جاى ریختن خون ما است و در این مکان قبرهاى ما واقع خواهد شد. [4] روزی که کاروان امام حسین علیهالسلام به کربلا رسید روز دوم محرم سال 61 هجری قمری بود. پس از این روز، کار بر آنان سخت شد و هر روز محاصره سپاه کوفه تنگ و تعداد آنان افزوده میشد به نحوی که امام علیهالسلام جنگ را قطعی میدانست. [5]
پاورقی: [1]. شیخ مفید، الارشاد، چاپ اول، قم، آل البیت، 1414، ج2، ص 77 ـ 78. [2]. شیخ مفید، همان، ص 82. [3]. شیخ مفید، همان، ج2، ص 83 - 84. [4]. شیخ عباس قمی، وقایع الایام، ص 222 [5]. مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم. موضوعات مرتبط: عاشورایی [ دو شنبه 12 مهر 1395
] [ 17:42 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ رمز جاودانگی1
موضوعات مرتبط: عاشورایی [ یک شنبه 11 مهر 1395
] [ 1:34 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ کم کم سیاهی علمت دیده میشود آثار خیمه های غمت دیده میشود افتاده سینه ام به تپش های انتظار از روی تل دل ، حرمت دیده میشود... موضوعات مرتبط: عاشورایی [ یک شنبه 11 مهر 1395
] [ 1:7 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ موضوعات مرتبط: عاشورایی [ یک شنبه 10 مهر 1395
] [ 23:58 ] [ هیئت مدیره ولایتمداران عاشورایی ]
[ |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |